مرکز آموزش عالی امام خمینی(ره) کاشان

آیت الله محمد غروی کاشانی(ره)

آیت الله محمد غروی کاشانی(ره)


علامه آیت الله العظمی حاج شیخ محمد غروی کاشانی نخستین عالم مجاهد ،فقیه با شهامت و مبارز شجاعی بود که ایجاد پیوند و تعامل بین حوزه و دانشگاه را با تربیت شاگردان بنام دانشگاهی و حوزوی در عرصه های مختلف علوم تحقق بخشید .

آیت اله غروی نخستین روحانی در ایران است که پیوند دانشگاه و روحانیت را با پرورش شاگردان مجاهد دانشگاهی ایجاد کرد و عقیده داشت که این دو قشر باید در کنار یکدیگر و متحد و همراه باشند تا توطئه دشمنان موفق به نفوذ و تسلط برجامعه مسلمین نشود.

آیت الله غروی نخستین روحانی مبارز از بین علمای طراز اول تهران در سال 1342 بود که با اعتقاد کامل به ولایت مطلقه فقیه طی انتشار اعلامیه هایی مردم را دعوت به تبعیت ازحضرت امام خمینی (ره )در مبارزه با رژیم شاهنشاهی نموده و همواره پیشگام و پرچمدار مبارزات سیاسی با اقدامات رژیم طاغوت پهلوی بوده و دین را از سیاست جدا نمی دانست.

کاشان از دیرباز  مهد بزرگان ،مفاخر ،دانشمندان،هنرمندان و ستارگان درخشنده آسمان علم وفقاهت بوده است اما تاکنون آنچنان که باید و  شاید شناخته و معرفی نشده اند.

از جمله یکی از این ستارگان فروزنده و ممتاز دوران که به سال 1313هجری قمری سپهر کاشان به طلوع تابناک وی روشن شدعالم وارسته ،فقیه جامع الشرایط ،مجاهد نستوه و مبارزی شجاع آیت الله حاج شیخ محمد غروی کاشانی فرزند علامه شهیر حاج ملا محمد حسین مجتهد (کاشانی) فقیه و ریاضیدان نامدار از علمای بزرگ و مراجع قرن 13 هجری ،فرزند آیت الله العظمی حاج ملا احمد نطنزی داماد علامه فاضل نراقی صاحب کتاب معراج السعاده و مستند الشیعه می باشد.

آیت الله غروی کاشانی دارای ابعاد گسترده شخصیتی ، خصوصیات برجسته اخلاقی ،عارفی جلیل القدر با ملکات اخلاقی و حسنات معنوی ، مجتهدی جامع الشرایط در فقه و اصول و اعجوبه دوران در کشف اسرار و رموز آیات قرآنی در زمینه استخاره به کلام الله بوده است.

وی پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی، سطوح عالیه حوزه را نزد آیت الله ملا حبیب الله شریف در کاشان فرا گرفت و پس از آن راهی اصفهان به مدرسه صدر شده تا در محضر بزرگانی عارف و فیلسوف همچون مرحوم آخوند کاشی و آیت الله درچه ای به تلمذ پرداخت.

وی پس از طی این مرحله نیز در سال 1341 هجری قمری (1301ه ش) در حالیکه به نزد آیت الله ملا حبیب الله شریف به اجازه اجتهاد نائل آمده بود برای تکمیل مبانی فقه واصول و اجتهاد ،فلسفه و عرفان به حوزه نجف اشرف می روند و در آنجا به مدت 14سال درحوزه درس حضرات آیات عظام مرحوم میرزا حسین نائینی ،آقاسیدابوالحسن اصفهانی،آقا ضیاء الدین عراقی اساتید بزرگ فقه و اصول حاضر شده و از آن استادان عالی مقام و مراجع نامدار به دریافت اجازه اجتهاد نائل می شوند.

در سال 1314 هجری شمسی با وجود مخالفت و ممانعت علمای نجف از برگشت وی به ایران آیت الله غروی به کاشان مراجعت نموده و تا سال 1329 که بدلیل فعالیت مداوم در عرصه مبارزات سیاسی به تهران تبعید می شوند به تدریس و تعلیم طلاب و ارشاد و هدایت مردم و رتق و فتق امور آنها می پردازد.

آیت الله غروی مجاهدی نستوه بود که مبارزات سیاسی خود را همزمان با شهید مدرس و از زمان پیدایش فرقه ضاله و فاسد بهائیت در کاشان آغاز کرد و با رواج بهائیت بعنوان ستون پنجم استعمار و صهیونیسم که با فعالیت علنی خود عرصه را بر مسلمانان تنگ کرده و عامل فساد اخلاقی و گمراهی شده  بودند مبارزه جدی داشت.

وی از آنجا که وجود این فرقه را باعث گمراهی و ضلالت و به خطر افتادن دین خدا می دید در یک اقدام شجاعانه فتوای کشتن چند تن از سران بهائیت در کاشان از جمله" سلیمان برجیس" یهودی بهایی شده را داد که این فتوا توسط افراد گروه فدائیان اسلام که بعد از شهریور 1320 همزمان با تهران درکاشان و دیگر شهرها تشکیل شده بود اجرا می شود که کسبه و تجار کاشان با شنیدن این خبر بازار را تعطیل و همراه با مردم شهر در حمایت آیت الله غروی به منزل ایشان آمده تا وی را از خطرات احتمالی دستگاه وقت محافظت نمایند.

  دستگاه وقت هم بدنبال این ماجرا در صدد برمی آید تا آیت الله غروی را پس از دستگیری به یک نقطه بسیار دور دست تبعید کند که با مقاومت و ممانعت آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی(ره) در برابر این دستور آیت الله غروی تحت الحفظ به منطقه ای در جنوب تهران تبعید می شود.

وی زمانیکه وارد تهران می شوند علمای بزرگ ،مجاهدین و فدائیان اسلام بسیار از حضور ایشان خشنود و وی را مورد استقبال گرم خود قرار می دهند و در این جلسه استقبال مرحوم آیت الله شیخ محمد رضا تنکابنی پدر سخنور نامی حجت االاسلام فلسفی خطاب به آیت الله غروی می فرمایند:"بحمدالله با ورود جنابعالی تهران از فقر علمی به در آمد."

آیت الله غروی در تهران نیز مبارزات سیاسی و ارتباط  خود با مردم را از طریق گرفتن استخاره برای مراجعان و انجام امور دینی حفظ کرده و ادامه می دهد که در خصوص فهم وتدبر عمیق و درک والای ایشان از مفاهیم و اسرار و روموز قرآنی و کشف باطن هر آیه متناسب با هر شخص در استخاره گرفتن اعجوبه عصر خویش و داستانهای شگفتی دارد که این کرامت و لطف الهی در طول سالهای تدریس در حوزه نجف اشرف از امیر المومنین حضرت علی (ع) به وی عنایت می شود.

وی در تهران با اینکه تحت نظر بود همواره در کنار فعالیتهای فرهنگی مذهبی و رسیدگی به امور مراجعان و حل مشکلات مردم حامی و همرزم آیت الله کاشانی در نهضت ملی صنعت نفت اقدامات ارزشمندی را انجام داد.

مبارزات آیت الله غروی و همکاری با آیت الله کاشانی در سقوط دولت هژیر و رزم آرا ،تلاش و کوشش وی در راستای آزادی آیت الله کاشانی از زندادن در سال 1335 ،مبارزه با لوایح 6 گانه انقلاب سفید، تشکیل جلسات روحانیون مبارز در مخالفت با رفراندوم ساختگی شاه و پشتیبانی از مراجع تقلید در سال 1341 را در منزل خود داشتند که با حمله سرتیپ طاهری و نیروهایش به منزله آیت الله غروی ایشان شجاعانه در برابر طاهری می ایستد وبا اشاره به عکس آیت الله حاج شیخ فضل الله  نوری که بر دیوار اتاقش نصب بوده قاطع و کوبنده می گوید:"شقی تر از شما هم در کربلا مامور بود "ما در برابر همه چیز خود را آماده کرده و به تکلیف خود واقفیم و هیچ ترس و واهمه ای از شما نداریم  شما هیچ غلطی نمی توانید بکنید .

آیت الله غروی و همراهان پس از حمله طاهری به منزل وی دستگیر شده و در زندان قزل قلعه بازداشت می شوند که با اعتراض و حرکت و همراهی آیت الله میلانی از مشهد به تهران و برپایی تظاهرات دستگاه  آیت الله غروی و علما را آزاد می کند.

وی پس از آزادی از زندان مبارزات خود با رژیم شهنشاهی را  شدیدتر پیگیری می کند و با تشکیل جلسات مخفیانه و آشکار با مبارزان و علما ، افشاگری شهادت آیت الله سعیدی و غفاری توسط رژیم ستم شاهی و اعلام نخستین مجلس ترحیم کشور برای یاد بود این دو شهید بزرگوار در مسجد ارگ تهران در روزنامه اطلاعات را منتشر میکند و در اطلاعیه های جداگانه پخش شده در بازار تهران مردم را دعوت به شرکت در این مراسم و اعلام انزجار از این حرکت خاندان پهلوی می کند.

دستگاه پهلوی نیز بلافاصله پس از این اقدام آیت الله غروی منزل وی را در محاصره کامل نیروهای ساواک در می آورد و با حضور در مسجد ارگ و بستن درهای آن مانع از برگزاری این مراسم می شود.

وی همچنین با برگزاری مراسم شهادت شهید محمد بخارایی و همرزمانش ، اسماعیل و طیب حاج رضایی در زمانیکه رفت و آمد بر سر مزار آنها ممنوع بود با برپایی مراسم یادبود در همان محل به افشاگریهای مکرر خاندان پهلوی پرداخت و با دعوت ازعلما به همبستگی در حمایت از امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) زمینه را برای قیام 15 خرداد 1342  آماده کرد و رهبری این قیام در تهران را بر عهده گرفت که امام (ره)در آن سالها شخصا از طریق نامه در پیامی محبت آمیز از ایشان تقدیر کرده است.

در سال 1342 با حمایت آیت الله غروی از قیام امام خمینی(ره) وی مدتی در زندان بود  و حتی به دستور شخص شاه نامش از دفتر تلفن حذف  و تلفن منزلش قطع می شود و کسی حق ملاقات با این روحانی مجاهد را ندارد.

آیت الله غروی نه تنها در جریان شکل گیری انقلاب اسلامی و مبارزه با رژیم پهلوی اقدامات تاثیر گذار و قابل نفوذی را انجام داد بلکه در مبارزه با رژیم غاصب صهیونیست نیز از هیچ اقدامی کوتاهی نکرده بویژه آنکه بارها عکس و مدارک لازم خود را جهت هجرت به فلسطین تهیه و اقدام به ترک دیار داشته که دستگاه پهلوی از خروج  وی ممانعت کرده است اما ایشان همواره با ترغیب جوانان و پیوستن به صفوف مسلمانان بر علیه اسرئیل غاصب تا آخر عمر از هیچ کوششی فروگذاری نکرد.

اعلام جلسه اعتراض و محکومیت جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل در قالب مجلس دعا در مسجد ارگ تهران توسط وی یکی ازاقدامات ایشان در مبارزه با اسرائیل بوده که در آن زمان ساواک به محض اطلاع از برپایی این مراسم درهای مسجد را می بندد و از تجمع مردم با حضور آیت الله غروی داخل مسجد جلوگیری می کند

اما آیت الله غروی جلوی جمعیت همراه با مردم درحمایت اعراب مسلمان اقدام به دادن شعار مرگ بر اسرائیل و طرفداران اسرائیل می کند و با چشمانی گریان دست به دعا به طرف آسمان نجات مسلمانان مظلوم را  از سلطه ظالمان خواستار شده و با این حرکت عظیم لرزه بر اندام دستگاه جبار طاغوت می اندازند.

پس از اینکه جمعیت مسیر اطراف مسجد ارگ را طی کردند ساواک ایشان را  به زور بازداشت کرده و به اداره اطلاعات و امنیت تهران  برده در آنجا رییس اطلاعات آیت الله غروی را تهدیدکرده و می گوید چرا دست به این اقدامات می زنید ؟ که آقا در پاسخ او می گوید "تهدیدهای شما سه کار بیشتر نمیتواند انجام دهد که ما خود را برای هر سه کار آماده کرده ایم و این سه کار را با زبان عربی می فرمایند:" اما السجن فالراحه، اما التبعید فالساحه، اما القتل فالشهاده "که ترجمه این عبارت به معنای آنست که ما خود را برای زندان ،تبعید و شهادت دراین راه آماده کرده ایم.

در سال 1346 هم با فرستادن پیام رمزی آیت الله طالقانی از زندان برای وی با این عبارت که کتاب "مفتاح النجاه "را برای من بفرستید آیت الله غروی دستور چاپ و انتشار عکس آقای طالقانی را دادند که همین امر زمینه ساز آزادی مرحوم طالقانی از زندان می شود.

مبارزات این روحانی بزرگ تا سالهای آخر عمر وی ادامه داشت تا جائیکه دستگاه از طریق شخصی که در نقش پزشک به منزل ایشان جهت درمان وی رفت و آمد می کرد آیت الله غروی را با تزریق آمپول از ناحیه دو پا فلج و ایشان را خانه نشین کردند و این مطلب ایشان را بسیار اندوهناک و غمگین کرده بود و همین مراتب رنج وغم خود را طی تلگرافی به پاریس برای امام خمینی (ره)مخابره نمود ولی دستگاه وقت از درج آن در جرائد خودداری کرد.

خانه محقراین عالم فرهیخته تا پایان مرگ پایگاه علم و فقاهت و سیاست برای مبارزان انقلاب اسلامی و طلاب دینی و اساتید و دانشجویان بود و با وجود اینکه قدرت ترک از منزل را نداشتند پس از واقعه 17 شهریور 57 مجلس ترحیم و اعلام انزجار از این حرکت شاه مخلوع را برپا می کند.

مرحوم آیت الله غروی در آخرین سال پایانی زندگی خود چند ماه قبل از پیروزی انقلاب اسلامی زمانیکه شاه مخلوع هنوز در اوج قدرت بوده با استناد به آیه 22 سوره مجادله مژده این پیروزی را به مردم نوید می دهد و می گوید "من نخواهم بود ولی این انقلاب پیروز خواهد شد."

زمانیکه آیت الله غروی در 5 آذر سال 57 مصادف با 25 ذی الحجه الحرام  1398 ه.ق در بیمارستان جم تهران به دیدار حق شتافت مردم مسلمان تهران روز 27 ذیحجه به دعوت جامعه روحانیت و تعطیلی کامل بازارو خیابانهای اطراف آن تشییع جنازه با شکوهی از وی بعمل آوردند به طوری که آیت الله العظمی نجفی مرعشی(ره) درباره  ایشان فرموده بودند:"هر کاری برای تجلیل و بزرگداشت آیت الله غروی انجام بگیرد کم است زیرا که وی در زمانی وارد صحنه مبارزات شد که ما هنوز وارد نشده بودیم و در برابر دستگاه پهلوی همچون شیری غران ایستاد.“

اما دستگاه فرومایه و ظالم پهلوی با اعلام حکومت نظامی درچند خیابان مراسم پیکر آیت الله غروی مردم مشایعت کننده را به رگبار گلوله بست و سه نفراز آنها را به شهادت  و تعدادی را نیز مجروح کردند.

پیکر مرحوم آیت الله غروی در کاشان نیز در میان دستان انبوه دوستداران علم و فقاهت که ساعتها در میدان ورودی شهر انتظار رسیدن پیکر وی را داشتند بسیار شایسته و سنگین تا مزار فیض کاشان تشییع می شود و در آرامگاه خانوادگی ایشان به خاک سپرده می شود.

پس ازوفات وی جامعه روحانیت مبارز تهران به پاس خدمات این عالم مجاهد نخستین سالگرد این فقیه مبارز را در اول محرم سال 1400ه.ق درمدرسه عالی شهید مطهری برگزارمی کنند.

***شاگردان***

 آیت الله راستی،مرحوم حجت الاسلام و المسلمین علی دوانی،مرحوم آیت الله سبط الشیخ (نوه شیخ انصاری) ،مرحوم آیت الله دزفولی،مرحوم آیت الله سید فضل الله امامت، آیت الله سید عزیز الله امامت ، آیت الله خادمی یزدی،دکترحسن حبیبی، دکتر محمد علی شیخ،دکتر لولاور،دکتر ارسطو